شنیدن خبر عملیات انتحاری حتی خارج از ایران هم غم انگیز بود اما وقتی بغل گوشمون اتفاق افتاد دیگه یه چیزی بیشتر از غم به جونم افتاد یه چیزی گم شد تو وجودم، دیگه چیزی یه اسم جزیزه ثبات غرق شده بود این خبرهای که دارن میگیرن و قلع و قم میکنن اینکه اگه این همه داعشی تو ایران بودن و داشتن نقشه میکشیدن با یه عملیات همشون لو رفتن تو خوش بینانه ترین حالتم جایی تامل و تعجب داره که اگه یه سریا لو نرفته باشن چی؟  البته اینا خوش بیناترین حالتشه نمیخوام به حالت های بدش حتی فکر کنم اما واقعا بعد از این چی؟ یکی بگه جزیزه ثبات هنوزم امنه؟ 

اما یه نکته جالب  روز اول که واقعا بعد از اون همه استرسی که داشتم وقتی وارد خیابون شدم وقتی سوار ماشین شدم تو منطقه یی که من بودم دیدن برادران یگان ویژه دیدن برداران  امنیت دقیقا حس امنیت رو بهم داد و دقیقا داشتن کاری رو انجام میدادن که وظیفشون بود حتی دلم میخواست بهشون بگم خسته نباشید حتی  مامورایی نیرویی انتظامی این روزها تو مترو رو دوست دارم و میخوام برم ماچشون کنم بگم چقدر شما خوبید،  این چند روز ون  سبز باعث وحشتم نیس بهم حس امنیت میده که خودمم باورم نمیشه....

این عکسای ورزشگاه شیرودی رو میبینم با اون بنرهای مربوط به گشت ارشاد فقط یه خاطره خوش میاد تو ذهنم که پارسال اومدی دنبالم که نگران رنگ پریدم شده بودی اگه خدایی نکرده گشت ارشاد برداشته بشه هیچ دختری نمیتونه این لحظه ها رو تجربه کنه اینا برکات گشت ارشاده یه وقت فکر نکنید من هنوز ون میبینم قلبم تند تند میزنه ها یه وقت فکر نکنید خدایی نکرده قصد خورد کردن من رو داشتن اون خواهرهای کماندو اینجوری بنیان خانواده ها قوی میشه و من خودم به شخصه ذوق مرگ شده بودم که یه سوپر من دارم که برای نجاتم میاد حتی حس راپونزل رو هم درک کردم که شاهزاده اومد نجاتش داد حالا اگه گشت ارشاد نبود من عمرا اینا رو تجربه میکردم چقدر ما مردم قدر نشناسی هستیما 


تو این برحه از زمان یا تمام احترامی که برای همه قایلم اما خاک برسر همه احاد مردم خوب؟ 

مردمی که تاریخ نمیخونن تاریخ رو تکرار میکنن 

واقعا ما باید بریم به یکی از این 6 تا رای بدیم یادارن مسخره بازی در میارن؟  

دلم نمیخواد نه اخبار گوش بدم نه روزنامه بخونم حتی بی قانون محبوبمم ورق نمیزنم، حتی دلم میخواد برم تو غار 300 سال بعد بیدارشم اما وقتی بیدار شدم حتما تو کنارم باشی خوب؟ 


میدونی اینکه بزنی یه دفعه همه چیز رو بهم بریزی بعد خودت رو بکشی تا درستش کنی بعد لحظه های اخر درست شدن یه حرکت انتحاری خرابش کنی خیلی احمقانست این نشون میده اصلا سیاست نداری 

کاش زندگی واقعی مثل مناظره امروز بود یعنی یکی بود که یه ماله میگرفت دستش و دفاع میکرد ازت یا نه مثل اون یکیا یکی مانور میداد رو ضعفای طرف مقابل و رفیقش در کمال خونسردی میشست و از برنامه هاش میگفت همه چی تیمی بهتر نتیجه میده 

از ویژگی هات این بود که هر وقت سرما میخوردم و صدام کلاخی میشد میگفتی هر وقت حالت خوب شد میحرفیم