خشونت

ایدین سیار این روزا طنز پرداز محبوب منه الان داشتم یه مطلب ازش میخوندم راجب خشونت یه دفعه به خودم فکر کردم که الان انقدر خشن و عاصی و عصبانیم که میتونم هر کاری انجام بدم هر کاری بدون هیچ خط قرمزی!اما تنها کاری که تونستم انجام بدم این بود که بلاکت کنم از هر جایی که هستی که واسه اونم خودم عذاب کشیدم شد خشونت علیه خودم و روحم 

یعنی انقدر داغون که حتی تو عصبانی ترین حالتم فقط بلده قهر کنه..... 

طاعون

زندگی مون شبیه ِ طاعونه

هر دوتامون ، دچار واگیریم

ما به تقدیر هم گره خوردیم

هر دوتامون یه جور می میریم


از سکوتِ غریب ِ این خونه

از صدای ِ نوار می ترسیم

هر دومون روی ریل خوابیدیم

هر دومون از قطار می ترسیم


شب به شب زیر سقف ِ این خونه

هر دو از هم جذام می گیریم

از کسایی که عشقمون بودن

روی هم انتقام می گیریم


زندگی مون شبیه ِ طاعونه

هر دوتامون ، دچار واگیریم

ما به تقدیر هم گره خوردیم

هر دوتامون یه جور می میریم


هر دومون عاشق کسی بودیم

هر دومون دل به هم نمی بندیم

مار خوردیم بلکه افعی شیم

نیشمون بازه و نمی خندیم


بین ما زندگی ترک خورده

هر دوتامون دچار طاعونیم

درو محکم ببند راهی نیست

باید این خونه رو بسوزونیم

روزبه_بمانی

نظرات 6 + ارسال نظر
[ بدون نام ] پنج‌شنبه 23 اردیبهشت 1395 ساعت 07:58

چه شعر قشنگی بود!
ایدین سیار؟ اسم شو نشنیده بودم!
اگه میخاستی از بلاک درش بیاری چرا بلاکش کردی اصلا!!
خوب اون دیگه هیچ وقت جدی نمیگیرتت
هر وقت قهر کنی یا بلاکش کنی میگه ولش کن این باز عصبانیه!! خودش خوب میشه .

البته که نظر شما هم محترمه اما زندگی خاله بازی نیست که هر بار بخواد یه اتفاق تکرار بشه
از نظر من بلاک یه تتبیه
ایدین سیار هم این روزا تو روزنامه قانون مینویسن

آنا چهارشنبه 22 اردیبهشت 1395 ساعت 23:39 http://aamiin.blogsky.com

به قول روس ها اگر چیزی را دور انداختی پشتش تف کن.
بلاک کردی بعد از بلاک درآوردی بعدش چی؟!

بلاک کردن کردن یه تنبه از نظر من البته!

arash چهارشنبه 22 اردیبهشت 1395 ساعت 03:14 http://mnevesht.blogsky.com

چه عاشقانه بیماری سروده شاعر محترم. من باشم نمی خونم ازین شعرا اونم تو این موقعیتها :))

توموقعیت گل وبلبل که شعرهای این چنینی نمیچسبه باید یه جا خونده بشن دیگه که به دل ادم بشینه

بهنام چهارشنبه 22 اردیبهشت 1395 ساعت 00:50 http://harfehesabi.blogsky.com

درگیری هاااا!
از بلاک درش بیار حالا عذاب نکشی!

در اوردم اما خوب باید یه جوری نشون میدادم که چقدر عصبانیم دیگه و این تنها راه موجود بود
درگیرما واقعا

آنا سه‌شنبه 21 اردیبهشت 1395 ساعت 20:45 http://aamiin.blogsky.com

آخ که اگر بلد بودیم داد بزنیم چقدر خوب بود الهام.

اخ انا اگه میشد احتمالا صدام کل شهر رو کر میکرد

تارا سه‌شنبه 21 اردیبهشت 1395 ساعت 02:37 http://www.shaanaar.blogsky.com

میتونی وقتی آروم شدی اگه ارزششو داشت از بلاکی درش بیاری....
من فقط اینطوریم یا تو هم هستی که وقتی یکیو بلاک میکنم هی میخوام ببینم حالا استاتوس چی گذاشته ، عکس جدیدش چجوریه یا پست جدید در مورد چیه....!!!

اره منم همینجوریم انقدر که ممکنه الانم برم از بلاک درش بیارم

امکان ثبت نظر جدید برای این مطلب وجود ندارد.