خوشحالی یعنی اینکه یه دوست دوران دانشگاهت از اون سر دنیا ساعت سه نصف شب بیاد اینستا فالوت کنه بعدم بگه وای الی یادته بهت میگفتیم مورچه! بعد اعتراف کنه اون بوده اسم مورچه روت گذاشته و در نهایت بگه الی موهات رو دوباره چتری بزنی من میگم زمان واسه تو نگذشته!
با خیال یاردریک پیرهن خوابیده ام
برندارد سر ز بالین آنکه بیدارم کند
صایب تبریزی
مورچه:)))
به دوستم میگیم جوجه چون ریزه میزه ست ولی آخه مورچه برای چی الهام؟
منم همین رو میگم تازه من اصلا ریزه نیستم بریدا، از بس بدجنس بودن این دوستهای من، اون زمانها یه کارتون میداد فردی موچه بود بعد یه جورایی رهبر بود میگفتن شخصیتم مثل اونه
منم موهامو چتری زدم یه دوره ای...!
به من میگفتن پشه!
چرا پشه حالا!
تارا حسرت به دلمه باز بتونم موهام رو چتری بزنم,،موی چتری نماد خوشحالیم بود
وای منم وقتی پیش دانشگاهی بودم یه دختر بوری همکلاسی م بود انقدر خوشگل بود من کلا به بورا حسودی م میشد یه جورایی خیلی خوشگل و با کلاسن
صبا جونی من ولی همیشه مشکل داشتم! به نظذم دخترایی سبزه هم زیباتر هستن هم جذابتر هم قویی تر
الهام!!!!!
ادرس وب دیگ ای رو گذاشتی!
وبلاگ دومته؟
توی کامنتی که واسم گذاشتی منظورمه
یعنی تینا من به درجه یی از گیجی رسیدم که میتونم به تنهایی همه سوتی هایی دنیا رو به دوش بکشم
:))))
مورچه کوچولو سلام :))
خوش به حالت.....امیدوارم همیشه حس های خوب تجربه کنی
چقد دلتنگ یه چیزای کوچیکی میشم گاهی!
امیدوارم تو هم تجربه کنی تمام حس های خوب دنیا رو
اخه من کوچولو نیستم تینا الکی میگفتن
واقعا عالیه این حس
کاش نصیب همه بشه..
چقدر دلم واسه خیلیا تنگ شده
خیلی اونم وقتی حالت حسابی بارونی بوده
چرا مورچه ؟ چون کوچول موچولو بودی؟؟
یه کارتون بود یه مورچه بود فردی سر دسته بود میگفتن من شبیهشم البته چون موجود بوری بودم بهم میگفتن از این مورچه ریز قهوه یی ها
چه حس عجیبی.
عجیب خوب